• نیرنگ های معاویه
موضوع: [9] دوران حکومت امیرالمومنین
کلمات کليدي: بیعت، ضعف، نائله
در مطلب قبل به جریان شروع عزل فرماندهان خلیفه سوم و عکس العمل برخی افراد سرشناس آن زمان پرداختیم.مهم ترین واکنش را معاوبه بن ابوسفیان نسبت به علی علیه السلام نشان داد.او با سوء استفاده از واقعه قتل خلیفه سوم جریانی را پایه ریزی کرد که به خواسته های خودش منجر می شد.در این مطلب به جریان عدم بیعت معاویه و پی ریزی غائله "علم کردن پیراهن عثمان" خواهیم پرداخت.*
اقدامات علنی و غیر علنی معاویه
پس از قتل خليفه، نعمان بن بشير با پيراهن خونين وي به شام رفت و اوضاع مدینه را گزارش کرد. معاويه بر بالاي منبر رفت و پيراهن عثمان را به دست گرفت و به مردم نشان داد و آنان را به گرفتن انتقام خون خليفه دعوت کرد. مردم با ديدن پیراهن خونين خليفه سخت گريستند! و گفتند: تو پسر عموي خليفه و ولي شرعي او هستي. ما نيز مانند تو خواهان انتقام خون او هستيم. سپس با او به عنوان امير منطقهي شام بيعت کردند.
معاويه افرادي را براي آگاه ساختن شخصيتهاي برجستهاي که در استان شام ميزيستند اعزام کرد و نامهاي نيز به شرحبيل کندي، شخصيت با نفوذ شهر حمص، نوشت و از او درخواست کرد که با او به عنوان امير منطقهي شام بيعت کند. وي در پاسخی جالب برای او نوشت:
" تو خطاي بزرگي مرتکب شدهاي و از من درخواست ميکني که با تو به عنوان امير بيعت کنم. خون خليفهي پيشين را آن کس ميتواند باز ستاند که خليفهي مسلمين باشد نه امير منطقه. از اين جهت، من با تو به عنوان خليفهي مسلمين بيعت ميکنم."
وقتي نامهي شرحبيل به معاويه رسيد سخت خوشحال شد و نامه را براي مردم شام خواند و از آنان به عنوان خليفهي مسلمين بيعت گرفت. سپس باب مکاتبه را با علي (ع) گشود. [1] .
اين بخش از تاريخ حاکي است که مزاج معاويه آنچنان آمادهي پذيرش خلافت بود که با بيعت شخص با نفوذ شهر حمص فوراً خلافت خود را در شام مطرح نمود و از مردم آنجا، بي آنکه به بيعت انقلابيون به ويژه بيعت مهاجرين و انصار با علي (ع) اعتنا کند، براي خود بيعت گرفت.گویا زمينه را از ساليان پيش آنچنان فراهم ساخته بود که در يک مجلس طرح مسئلهي بيعت و اخذ آن پايان پذيرفت!
هنگامي که معاويه از بيعت مردم مدينه با علي (ع) آگاه شد، پيش از آنکه نامهاي از امام به وي برسد دو نامه، يکي به زبير و ديگري به طلحه، نوشت و هر دو را بر قبضه کردن دو شهر بزرگ اسلامي عراق، يعني کوفه و بصره، تشويق و تحريک کرد. در نامهي خود به زبير چنين نوشت: «من از مردم شام براي تو بيعت گرفتهام. پس زودتر خود را براي تصرف کوفه و بصره آماده ساز. و من پس از تو با طلحه بيعت کردم. هرچه زودتر به خونخواهي عثمان قيام کنيد و مردم را براي آن فرا خوانيد».
زبير از مضمون نامه بسيار خوشحال شد و طلحه را از آن آگاه ساخت و هر دو مصمم شدند که بر ضد امام (ع) قيام کنند.
معاويه نامهي ديگري به طلحه نوشت که مضمون آن با نامهاي که به زبير نوشته بود کاملاً مغاير بود. وي در آن نامه نوشته بود: «من کار خلافت را بر هر دو نفر شما هموار ساختهام. هرکدام از شما خلافت را به ديگري واگذار کند، پس از درگذشت او، ديگري خليفه مسلمين خواهد بود». [2] .
شکي نيست که هدف از تحريک طلحه و زبير بر دعوي خلافت و تصرف کوفه و بصره، جز تضعيف موقعيت امام (ع) و محکم کردن جاي پاي خود در محيط شام نبود، تا با ايجاد اختلاف در صفوف امام و همکاري آن دو نفر بتواند زمام کار را از دست علي (ع) بگيرد و در صورت موفقيت، پيروزي بر طلحه و زبير کار آساني بود.
سوء استفاده از قتل خلیفه
يکي از دلايل روشن بر اين که معاويه خواهان خلافت بود اين است که وي در دوران خلافت امام (ع) بيش از هر چيز بر مسئلهي قاتلان عثمان تکيه ميکرد و از علي (ع) ميخواست که آنان را تحويل دهد.
او به خوبي ميدانست که قاتلان عثمان يک يا دو نفر نبودند که امام آنان را دستگير کند و تحويل دهد. زيرا صفوف مهاجمان را گروهي از اهل مدينه و تعداد زيادي از اهالي مصر و عراق تشکيل ميداد که خانهي خليفه را محاصره کردند و او را کشتند و شناسايي چنين گروهي امکان پذير نبود. معاويه خود اين مشکل را بيش از همه درک ميکرد. و هدف او دستگيري کليهي مهاجمان بود، نه مباشران قتل خليفه. از اين گذشته، رسيدگي به چنين حادثهاي از شئون خليفهي اسلام است نه پسر عمو (با چند واسطهي) خليفه، و تحويل قاتلان خليفه از جانب امام (ع) به معاويه، خود اعتراف به خلافت معاويه تلقي ميشد.
روشنترين گواه بر اينکه مسئلهي خونخواهي عثمان و تسليم قاتلان او بهانهاي بيش نبود و معاويه در زير آن سرپوش، خواهان زعامت و خلافت بود، اين است که پس از آنکه علي (ع) به شهادت رسيد و معاويه زمام امور را به دست گرفت، چيزي که از آن سخن نگفت مسئلهي خون عثمان و دستگيري قاتلان او بود. حتي هنگامي که دختر عثمان دامن معاويه را گرفت که انتقام خون پدر او را از قاتلان بگيرد گفت: اين کار از من ساخته نيست و کافي است که تو دختر عموي خليفهي مسلمين باشي!
پشت پرده رفتارهای معاویه
به طور کلی سیاست معاویه در آن ایام این بود که با اتلاف وقت و عدم بیعت مقدمات خلافت خود را مهیا کند.نمونه ای از این رفتار را می توان در اوایل جنگ صفین دید که امام نامه ای را برای معاویه فرستاد؛اما او در نهایت جواب داد که: حکومت شام و مصر را به صورت خود مختاري به او واگذار کند و خراج و ماليات اين دو منطقه دراختيار او باشد و پس از درگذشت امام، او خليفهي مسلمين گردد.
بعد از این قضیه بود که امام در جایی فرمود: سفير امام (ع) ضمن نامهاي نظر معاويه را به آن حضرت گزارش کرد. امام (ع) در پاسخ وي يادآور شد که:
"معاويه ميخواهد با من بيعت نکند و سرانجام به مقصود خود برسد و باوقت گذراني و پيش کشيدن طرح خود مختاري شام و مصر جاي پاي خود را محکم سازد. بنابراين، چنانچه او بيعت کرد چه بهتر، در غير اين صورت شام را ترک کن و به سوي مابشتاب." [3]
-----------------------------------------
*با تصرف و تلخیص از کتاب فروغ ولایت
[1] الامامة و السياسة، ج 1، صص 70 تا 69.
[2] شرح نهجالبلاغهي ابنابيالحديد، ج 1، ص 7.
[3] الامامة و السياسة، ج 1، ص 89؛ وقعة صفين، ص 538. نوشته شده توسط حسینی در روز يکشنبه 1390/5/23 ساعت 16:37
من این مطلب را پسندیدم
|