• علی(ع)، پرچمدار جنگ خیبر
موضوع: [3] از هجرت تا واقعه غدیر
کلمات کليدي: امام علی، screen saver، پیامبر، جنگ خیبر، مرحب خیبری
در 120 کیلومتری شمال مدینه منطقه ای یهود نشین به نام خیبر بود که ساکنان آن بالغ بر ده یا بیست هزار نفر بودند، آنچه که مسلم است این است که یهودی ها به مراتب بیشتر از مسلمین بودند و جمعیت مسلمانان در حدود هزار و چهار صد نفر یا به قولی هزار و ششصد نفر بوده است.
در سال هفتم هجری به دستور نبی اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم مسلمین به طرف خیبر حرکت کردند و پس از دو یا سه روز به حوالی خیبر رسیدند و در کنار قلعه ها اردو زدند. بامدادان که اهالی خیبر از خواب بر خاستند مسلمانان را در نزدیکی خود مشاهده کردند و درهای قلعه را بستند. مسلمانان 25 روز پشت قلعه ها به محاصره یهودیان پرداختند. در این مدت یکبار پرچم بدست ابوبکر و بار دیگر بدست عمر سپرده شد ولی آنها نه تنها کاری از پیش نبردند بلکه از دیدن جنگجویان خیبری مخصوصا «مرحب» بیمناک شده و فرار کردند.
فرماندهان دیگری نیز برای فتح قلعه ها عزیمت می کردند ولی در مقابل یهودیان عاجز می ماندند. بنابراین پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: « فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و پیغمبرش او را دوست دارند و او نیز خدا و پیغمبر را دوست دارد و او کسی است که همیشه حمله کننده است و هرگز فرار نکند، از جبهه ی جنگ بر نگردد تا خدا بدست او قلعه های خیبر را بگشاید »
از این فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله همگان متعجب و حیرت زده گشتند که این چه کسی است که فردا پیروز خواد شد؟! هر کس به نحوی کلام آنحضرت را تعبیر می کرد و بعضی ها هم این افتخار را از آن خود می دانستند و هیچ کس گمان نمی کرد که منظور پیغمبر فقط علی علیه السّلام است؛ شاید آنها حق داشتند و در این تصور و خیال معذور بودند، زیرا امیرالمؤمنین علیه السّلام به درد چشم مبتلا بودند و کسی خیال نمی کرد که این گره پیچیده و بغرنج با پنجه های توانای آن بزرگوار گشوده شود.
چون روز موعود فرا رسید پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: « علی علیه السّلام کجاست؟» عرض کردند چشم درد دارد پیامبر فرمودند: « بگویید بیرون بیاید »،یکی از مسلمین به چادر علی علیه السّلام رفت و فرمان پیغمبر صلی الله علیه و آله را به ایشان ابلاغ نمود.
امیرالمؤمنین علیه السّلام فورا بلند شدند و به خدمت آن حضرت شتافتند. نبی اکرم از ایشان احوالپرسی نمودند و حضرت در جواب فرمودند سرم درد می کند و چشم درد دارم به طوری که درست نمی بینم. پیغمبر او را در آغوش کشیدند و آب دهان مبارکشان را بر چشمان امیرالمؤمنین علیه السّلام مالیدند، دردهای حضرت فوراً بر طرف شد و به فرموده خودشان تا آخر عمر دچار سر درد و چشم درد نگردیدند. 1
------------------------
1.کتاب "علی کیست؟" اثر شیخ فضل الله کمپانی
نوشته شده توسط حسینی در روز دوشنبه 1390/3/16 ساعت 1:12
من این مطلب را پسندیدم
|