• کریم اهل بیت در غدیر

موضوع: خطابه غدیر

کلمات کليدي:

داستان های قرآنی راهی برای هدایت

خداوند متعال در کتاب خود راه هاي مختلفي را براي هدايت انسان ها در نظر گرفته است که يکي از آن ها داستان هاي قرآني مي باشد که اين داستان ها علاوه بر واقعي و هدف دار بودن، همراه با پند و اندز مي باشند و براي همه مخاطبين قابل استفاده، به طوري که در سوره يوسف مي خوانيم که خداوند مي فرمايد:

«در اين قصه ها عبرت است براي صاحبان فکر»

و این گونه خداوند متعال انسان ها را به تفکر در داستان هاي گذشتگان دعوت مي کند.

داستان موسی(ع) و عبرت های آن

براي نمونه يکي از انبيائي که داستان او بسيار در قران ذکر شده است حضرت موسي علي نبينا و اله و عليه السلام مي باشد و داستان معروف همراهي ايشان با خضر که خداوند متعال در آيات سوره کهف به توضيح آن پرداخته است که چگونه موساي کليم در مقابل کار هاي خضر شکيبايي نکرد و از همراهي خضر محروم شد.

اما عبرت اين داستان در چيست، مگر جز اين است که مطابق فرمايش قران در هر داستاني عبرتي است براي اهل خرد؛ عبرت نهفته در اين داستان و راه دستیابی به آن کدام است؟

کلام نوراني قران که راه تفسير آيات را معين مي کند در آنجا که می فرماید:

«وَأَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»

«و ما قرآن را به تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه به سوی آنها نازل شذه را تبیین کنی»

و مشخص مي کند که اين پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله و عليه و آله است که بايد اين مهم را به انجام رساندو تفسیر و تاویل و باطن آیات را توضیح دهد وايشان نيز در زمان رسالت خويش به بهترين شکل اين کار را انجام داده و برای بعد از حيات خود، مردم را به پيروي از امير المومنين عليه السلام و اولاد او عليهم السلام تا رستاخيز درتفسير کتاب خدا و جانشينی پيامبر صلي الله و عليه و آله دعوت کردند و در نهايت در آخرين سخنراني عمومي خود در کنار برکه خم بار ديگر بر اين مساله تاکيد نمودند که قران و عترت دو يادگاری هستند که از هم جدا نمي شوند و هرکدام مانند آيينه اي براي ديگري است.

چند نمونه از همراهی قران و عترت در خطابه غدیر:

1.            «آيه ي رضايتي در قرآن نيست مگر درباره او و هرگاه خداوند ايمانيان را خطابي نموده به او آغاز کرده . و آيه ي ستايشي نازل نگشته مگر درباره ي او و در سوره ي « هل اتي علي الانسان » گواهي بر بهشت نداده مگر براي او و آن را در حق غير او فرود نياورده و به وسيله آن آيه جز او را نستوده است.»

2.            «هان مردمان! خداوند را صراط مستقيم منم که فرمان به پيروي آن داده و سپس علي است و آنگاه فرزندانم از نسل او، پيشوايان هدايت اند که به راستي و درستي راه مي برند و با حق دادگري کنند.»

3.            «هان! دوست داران امامان، مومناني هستند که خداوند عزوجل چنين توصيف فرموده است: «... آنان ايمان آورده باور خود را به شرک نيالوده اند، پس ايشان در امان اند و راه يافتگان اند...»

4.            «هان مردمان! قرآن بر شما روشن مي کند که امامان پس از علي فرزندان اويند و من به شما معرفي کردم که آنان از او و از من اند چرا که خداوند در کتاب خود مي گويد :« امامت را فرماني پايدار در نسل او قرارداد...»  و من نيز گفته ام مادامی که به آن دو - قرآن و امامان - تمسک کنيد گمراه نخواهيد شد.»

5.            «هان مردمان، برتري هاي علي بن ابيطالب نزد خداوند عزّوجلّ - که در قرآن نازل فرموده - بيش از آن است که من يکباره برشمارم، پس هرکس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت، او را باور کنيد. هان مردمان ! فرمان بردار از خدا و فرستاده ي او و از علي و امامان که نام بردم به رستگاري بزرگ دست يافته است.»

6.            «هان مردمان! در قرآن انديشه کنيد و ژرفاي آيات آن را دريابيد و بر محکماتش نظر کنيد و از متشابهات آن پيروي ننماييد. به خداوند سوگند که باطن ها و تفسير آن را روشن نمي کند مگر همين که دست و بازوي او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام مي دارم که هر آن کس که من سرپرست اويم اين علي سرپرست اوست و او علي ، فرزند ابي طالب، برادر و وصّي من است. ولايت و سرپرستي او حکمي از سوي خداست که بر من فرو فرستاده است.»

7.            «هان مردمان! همانا علي و پاکانِ از فرزندانم از نسل او يادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن يادگار ارزشمند بزرگتر. هر يک از اين دو از ديگر همراه خود حکايت مي کند و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.هان! آنان امانت داران خدا در ميان آفريدگان و حاکمان او در زمين اند. هشدار که من وظيفه ي خود را ادا کردم.»

کریم اهل بیت و تأویل قرآن

و اين چنين است که کريم اهل بيت امام حسن مجتبي عليه السلام  رمز و عبرت داستان حضرت موسي و خضر را براي مردم معرفي مي کنند، هنگامي که مردمان براي اعتراض به مصالحه امام عليه السلام با معاويه ملعون نزد او آمدند و زبان به اعتراض گشودند ايشان چنين فرمودند:

«واي بر شما چه ميدانيد که چه کرده ام؟ به خداوند سوگند که کار من براي شيعيان بهتر است از آنچه آفتاب بر آن مي تابد و غروب مي کند. آيا نمي دانيد که من امام شمايم و اطاعت من بر شما واجب است و به گفته رسول خدا صلي الله عليه و آله يکي از دو سرور جوانان بهشت ام؟»

گفتند :«آري!» فرمود:

«آيا مي دانيد وقتي خضر کشتي را سوراخ کرد و ديوار را برپا ساخت و آن جوان را کشت، اين کار ها موجب خشم موسي شد؛ چون حکمت آن ها بر وي پوشيده بود؛ حال آنکه نزد خدا عين حکمت و درستي بود؟

آيا مي دانيد که هيچ يک از امامان ما نيست جز آنکه بيعت سرکش زمانش برگردن اوست؛ مگر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه که روح الله عيسي بن مريم پشت سر او نماز مي خواند؟ خدواند ولادت او را پنهان مي سازد و شخص او نهان مي شود تا آنگاه که خروج کند، بيعت احدي بر گردن او نباشد. او نهمين نسل از فرزندان برادرم حسين است و فَرزند سرور کنيزان. خداوند عمر او را در دوران غيبتش طولاني مي گرداند. سپس با قدرت خود، او را در چهره ي جوانِ کم تر از چهل سال، ظاهر مي سازد تا بدانند که خداوند بر هر چيز توانست»

آري اين کريم اهل بيت است که عالم به تاويل قران است اوست مصداق آيه تطهير و اوست تاويل سوگند بلند والتين و اوست که پيامبر گرامي اسلام دو بار در خطابه غدير با اسم يادش کردند و مردم را به اطاعت از او امر کردند و اوست که  بايد کتاب خدا را توضيح دهد و تفسير کند.

و اکنون نيز صدايياري خواهيکريم اهل بيت، گویا که از زبان مولايمان امام زمان عليه السلام شنيده مي شود که فرمود:

«وَ لَوْ وَجَدْتُ أَعْوَانا مَاسَلَّمْتُ لَهُ الْأَمْر»

«اگر یاوران (وفاداری) پیدا می کردم کار را در دست معاویه رها نمی کردم»

مظلومی که حتي در خانه نيز که محل آسايش است پناهي نداشت، در ميان لشگريان خود نيز تنها بود و حتي بر جسد او نيز پس از شهادت رحم نکردند و کوردلان تنگ نظر تاب گنبد و بارگاه کريمانه او را نيز نياوردند،...

نوشته شده توسط گروه غدیر در روز دوشنبه 1391/5/23 ساعت 17:9

من این مطلب را پسندیدم