به سایت تخصصی امیرالمومنین امام علی علیه السلام - ابوتراب - خوش آمدید. امیدواریم بتوانیم تحت توجهات آن حضرت در خدمت دوستان ایشان باشیم ... به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند ... به آسمان رود و کار آفتاب کند
. . .
   

 

 

 

شرح لقب

 

 

New Page 1

• مولی ، دوستی یا سرپرستی ؟

موضوع: غدیر

نويسنده: محمد رضواني، معماري‏

منبع: منبع مقالات 1

کلمات کليدي:

1390/3/15

چکیده:

برادران اهل تسنن معتقدند حادثه عظيم و تاريخي غدير خم و سخنان و تأکيدات پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به معناي لزوم «محبت و دوستي» حضرت علي علیه السلام است و بر امامت و لزوم پيروي از وي دلالت ندارد. دليل آنان نيز معاني متعدد واژه «ولايت» است. به گفته آنان، تا وقتي «ولايت» به دوستي قابل حمل است، نمي‏توان به معناي ديگر آن تمسک جست. شيعه در اين باره چه ديدگاهي دارد؟

 

متن مقاله :

 

چندين دلیل بر درستي ديدگاه شيعه در مسأله غدير

شيعه ماهيت حادثه غدير خم و سخنان پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله را نصي صريح و قاطع بر امامت حضرت علي علیه السلام مي‏ داند. در نگاه شيعيان، قرائن و شواهد به گونه‏اي است که هرگز نمي‏توان تنها دوستي و محبت علي علیه السلام را رهاورد غدير دانست. البتّه شيعه ادله بي‏ شمار ديگري نيز دارد. دليل‏ها و قرائني که بر درستي ديدگاه شيعه در مسأله غدير گواهي مي‏دهد، عبارت است از:

 

1- معناي ولايت: لغت شناسان کلمه ولايت را سرپرستي، عهده‏داري امور، سلطه، استيلاء، رهبري و زمامداري معنا کرده ‏اند. معناي اين کلمه و برخي از مشتقاتش در کتاب‏هاي لغت اهل سنت چنين است:

الف) المفردات: «وِلايت يعني ياري کردن و وَلايت يعني، زمامداري و سرپرستي امور و گفته شده است که وِلايت و وَلايت مانند دِلالت و دَلالت است و حقيقت آن «سرپرستي» است. ولي و مولي نيز در همين معنا به کار مي‏ رود.» [1] .

ب) النهايه: «وليّ يعني ياور... و هر کس امري را بر عهده گيرد، مولي و وليّ آن است و از همين قبيل است، حديث «من کنت مولاه فعلي مولاه...؛ و سخن عمر که به علي علیه السلام گفت: تو مولاي هر مؤمني شدي؛ يعني وليّ مؤمنان گشتي.» [2] .

ج) الصحاح في لغة العرب: «... هر کس سرپرستي امور کسي را به عهده گيرد، وليّ او است.» [3] .

د) معجم مقاييس اللغة: «... هر کس زمام امر ديگري را به عهده گيرد، وليّ او است.» [4] .

با اين سخن لغت شناسان، چگونه مي‏توان «من کنت مولاه فعلي مولاه» را به معناي «دوستي» صرف دانست و سرپرستي اجتماعي و زمامداري را از آن جدا ساخت؟! مگر نه اين است که «ابن اثير»، لغت ‏شناس معروف، تصريح مي‏ کند کلمه «مولي» در روايت پيامبر «من کنت مولاه فعليّ مولاه» و نيز سخن عمر در معناي سرپرستي به کار رفته است؟

 

2- خطاب تند و قاطع پروردگار: اگر حادثه غدير صرفاً براي اعلام دوستي حضرت علي علیه السلام بود، آن قدر اهميت نداشت که خداوند به پيامبرش بگويد اگر آن را ابلاغ نکني، رسالت الهي را انجام نداده ‏اي. خداوند مي‏ فرمايد: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته واللّه يعصمک من الناس ان اللّه لايهدي القوم الکافرين». [5]  اين اخطار شديد اللحن به خوبي نشان مي ‏دهد که مسأله از اين حرف‏ ها بالاتر است. البته محبت اميرالمؤمنين علیه السلام جايگاهي والا دارد و يکي از نشانه ‏هاي ايمان است؛ ولي در اين خطبه تنها «ولايت محبت» مراد نيست.

 

3- ايمني بخشيدن پروردگار: در آيه ياد شده خداوند پيامبر را ايمني خاطر مي‏ بخشد و مي‏فرمايد: خداوند تو را در مقابل توطئه‏ هاي مردم محافظت مي‏ کند؛ «واللّه يعصمک من الناس». اين امر نشان مي‏ دهد مأموريت غدير مسأله ‏اي مهم بود و پيامبر صلی الله علیه و آله بيم داشت برخي بر اثر هواهاي نفساني به مقابله با آن برخاسته، توطئه کنند؟ آيا فقط اعلام دوستي حضرت علي علیه السلام چنين خوفي پديد مي‏ آورد؟

 

4- گزينش مکان: پيامبر صلی الله علیه و آله جحفه را که مکان انشعاب مسافران است، انتخاب کرد تا همگي قبل از انشعاب در سخنراني آن حضرت حضور داشته باشند. افزون بر اين، دستور داد کساني که از آن مکان گذشته‏ اند، برگردند، و صبر کرد تا عقب ماندگان از راه برسند. همچنين دستور داد شاهدان به غايبان اطلاع دهند و اين «نبأ عظيم» را به گوش همگان برسانند. اين امور نشان مي‏دهد مسأله براي امّت اسلامي فوق العاده مهم و حياتي است؟ آيا عاقلانه است که پيشواي بزرگ مسلمانان در واپسين سخنراني ‏اش حج گزاران خسته و کوفته را گرد آورد و با اين تأکيدات فراوان همه را به دوستي علي علیه السلام فرا خواند.

 

5- نزول آيه اکمال: پس از اجراي اين مأموريت، آيه «اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام ديناً» فرود آمد. اين امر نشان مي‏ دهد مسأله از صرف محبت بالاتر بود. آيا مي ‏توان گفت: فقط با دوستي حضرت علي علیه السلام - نه رهبري و پيشوايي آن حضرت - دين کامل مي‏ شود و خداوند اسلام را مي‏ پسندند؟! از سوي ديگر، اگر مسأله فقط دوستي و مودّت بود، قبلاً درباره آن آيه نازل شده، از اين جهت نقصي در دين وجود نداشت. آيه «قل لا اسألکم عليه اجراً الا المودة في القربي»، [6]  پيش‏تر فرود آمده بود. پس آيه اکمال پيامي ديگر دارد.

 

6- پيامبر صلی الله علیه و آله در آن حادثه، به مسائل اعتقادي استشهاد و در کنار آن‏ها مسأله ولايت را مطرح کرد.

 

7- پيامبر صلی الله علیه و آله عترت را در کنار قرآن «ثقل اصغر» معرفي کرد.

 

8- پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن و عترت از يکديگر جدا نمي ‏شوند و امت بايد به هر دو چنگ زند. آيا صرف دوست داشتن قرآن کافي است يا بايد از آن پيروي کرد و آن را پيشواي خود دانست؟ وحدت سياق نشان مي‏ دهد در مورد اهل بيت علیه السلام نيز بايد همين ‏گونه رفتار کرد و آنان را سرمشق و پيشواي عملي خود قرار داد.

 

9- پيامبر صلی الله علیه و آله به مسأله ايفاي رسالت و سپس «اولويت» خود بر مؤمنان انگشت مي‏ گذارد و بلافاصله مسأله ولايت را طرح مي‏کند.

 

10- پيامبر صلی الله علیه و آله مسأله ولايت را سه يا چهار بار تکرار مي‏ کند. اين همه تأکيد براي چيست؟

 

11- پيامبر صلی الله علیه و آله بعد از اين حادثه فرمود: «اللّه اکبر» بر اکمال دين و اتمام نعمت و خشنودي خدا به رسالت من و ولايت علي «بعد از من».[7]

نکته مهم در اين‏جا آن است که اگر مقصود از «ولايت» محبت باشد، قيد «بعد از من»، زائد مي‏شود؛ زيرا محبت حضرت علي علیه السلام به پس از مرگ پيامبر صلی الله علیه و آله مقيد نيست و بسيار مسخره مي ‏نمايد، اگر منظور پيامبر صلی الله علیه و آله آن باشد که بعد از رحلت من علي را دوست بداريد؛ چون محبت علي علیه السلام با حيات پيامبر صلی الله علیه و آله قابل جمع است. پس رهبري امام علي علیه السلام مراد است؛ زيرا وجود دو پيشوا در يک زمان و در عرض هم ممکن نيست.

 

12- بعد از اين ماجرا، مردم با حضرت علي علیه السلام بيعت کردند؛ مگر دوستي بيعت دارد؟ بيعت در لغت به معناي التزام به پيروي است. حتي ابوبکر و عمر نيز با آن حضرت بيعت کرده، گفتند: «بخّ بخّ لک يا علي، اصبحت مولاي و مولي کل مؤمن».[8]

 

13- همه حاضران در آن جلسه، از خطابه پيامبر صلی الله علیه و آله مسأله «امامت و پيشوايي حضرت علي علیه السلام» را فهميدند. بلافاصله «حسان بن ثابت انصاري» از پيامبر صلی الله علیه و آله اجازه گرفته، اشعاري زيبا سرود و در يکي از ابيات آن از زبان پيامبر صلی الله علیه و آله چنين گفت:

قم يا علي فانّني‏، رضيتک من بعدي اماماً و هادياً

اي علي، برخيز. خرسندم که تو بعد از من امام و هادي باشي.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر اين شعر سکوت کرد. سکوت و عدم مخالفت پيامبر صلی الله علیه و آله در برابر يک سخن يا رفتار، نزد همه مسلمانان حجت است. بنابراين، اگر مسأله غدير معنايي جز امامت داشت، پيامبر صلی الله علیه و آله سخنان «حسان بن ثابت» را تأييد نمي ‏کرد و او را تشويق نمي ‏فرمود.

از سوي ديگر، چنانچه مراد رسول خدا امامت نبود، بايد ديگر مسلمانان لب به اعتراض مي‏ گشادند و حسان بن ثابت را از چنين برداشتي باز مي‏ داشتند.

 

14- نکته بسيار جالب توجه ديگر، مسأله «جابر بن نضر» يا «حارث بن النعمان الفهري» است. در روايت چنين مي‏ خوانيم: اين فرد، پس از انتشار سخن پيامبر صلی الله علیه و آله در غدير خم، نزد پيامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «اي محمد، از جانب خدا به ما گفتي شهادت دهيم که جز خداي يگانه پروردگاري نيست و شهادت دهيم که تو پيامبر خدايي و نماز بخوانيم و روزه بداريم و حج انجام دهيم و زکات بپردازيم. ما نيز همه اين‏ها را پذيرفتيم؛ ولي به اين حد بسنده نکردي، پسر عمويت را بر ما برتري دادي و گفتي: «هر که من مولاي اويم، علي مولاي او است». اکنون بگو اين سخن را از پيش خود گفتي، يا از جانب خدا؟ پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: سوگند به آن که جز او خدايي نيست، اين مطلب از سوي خداوند است. در اين هنگام، به سوي اسبش شتافت و گفت: خدايا، اگر آنچه محمد صلی الله علیه و آله مي‏گويد حق است، بر ما سنگ ببار يا ما را به عذابي دردناک گرفتار ساز! هنوز به اسب خود نرسيده بود که سنگ بر سرش باريد؛ بر زمين افتاد و درگذشت. آنگاه اين آيه نازل شد: «سأل سائل بعذاب واقع، للکافرين ليس له دافع، من اللّه ذي المعارج.» [9]

چه چيز در سخن پيامبر صلی الله علیه و آله نهفته بود که آن مرد خيره سر برآشفت؟ آيا صرف دوستي، اين همه لج بازي پديد مي‏آورد؟ مسلماً مسأله فراتر از اين بود؛ زيرا اين شخص با علي دشمني مي‏ورزيد و مي‏ديد با اين واقعه بايد عمري تحت فرمان وي قرار گيرد. پس از سر بي‏خردي و کبر و کژانديشي، مرگ و عذاب را بر ولايت مولاي متقيان ترجيح داد. [10] .

 

15- نکته مهم ديگر آن که، خود اميرمؤمنان در روز «شورا»، براي اثبات امامت خود، به حادثه غدير استناد کرد. عامربن واثله مي‏گويد: «در روز شورا با علي علیه السلام کنار در خانه ايستاده بودم و شنيدم که حضرت علیه السلام به آنان فرمود: براي شما دليلي مي ‏آورم که هيچ کس نمي ‏تواند بر آن خدشه وارد کند. سپس فرمود: اي جماعت!

- آيا در ميان شما کسي هست که پيش از من به يگانگي خداوند ايمان آورده باشد؟ گفتند: نه.

- آيا در بين شما کسي برادري چون جعفر طيّار که با ملائک پرواز مي‏کند، دارد؟ گفتند: نه.

- آيا کسي از شما عمويي چون حمزه، شمشير خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله ، دارد؟ گفتند: نه.

- آيا کسي از شما همسري چون فاطمه(س) دختر پيامبر صلی الله علیه و آله و سرور زنان اهل بهشت دارد؟ گفتند: نه.

- آيا کسي از شما فرزنداني مانند حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشت دارد؟ گفتند: نه.

- آيا کسي از شما هست که به دستور قرآن پيش از نجوا با پيامبر صلی الله علیه و آله صدقه داده باشد؟ گفتند: نه.

- آيا در ميان شما جز من کسي هست که پيامبر صلی الله علیه و آله درباره‏اش فرموده باشند: «من کنت مولاه فعليٌ مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره، ليبلّغ الشاهد الغائب»؟ گفتند: نه. [11] .

 

16- پس از اعلام ولايت اميرمؤمنان علیه السلام ، پيامبر صلی الله علیه و آله چنين دعا کرد: «اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه و احبّ من احبه...؛ خدايا! آن‏که علي را به ولايت برگزيند، تو ولي‏اش باش و آن که با او به عداوت در آيد، با او دشمني کن و دوست بدار آن که علي را دوست دارد....» [12] .

اکنون به خوبي روشن مي‏ شود، اگر مقصود از ولايت محبت و دوستي باشد، دعاي بعدي پيامبر: «و احبّ من احبّه» تکرار و لغو مي‏شود. بنابراين، وجود هر دو سخن نشان مي‏دهد اين‏ها دو موضوع متفاوتند و ولايت چيزي برتر از محبت است؛ هر چند دوستي وليّ از لوازم ولايت به شمار مي‏ آيد.

مسلمانان بعد از پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به فرقه‏ هاي مختلف تقسيم شدند. هر گروهي راهي خاص برگزيد و تعاليم اسلام را طبق ذوق و سليقه و تمايلات خويش تفسير کرد. ما با مراجعه به گفته‏ هاي پيامبر صلی الله علیه و آله و قرآن کريم در پي راه مي‏ گرديم. راستي در اين جنجال و هياهو بايد چه راهي برگزيد و تعاليم دين را از چه کسي فرا گرفت؟ با کمي تحقيق، در مي‏يابيم پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم را در سردرگمي رها نساخته و براي آنان راهي را مشخص کرده است. آن حضرت فرمود «من دو چيز گرانبها در بين شما مي‏گذارم: قرآن و اهل بيت.» اين کلام نوراني نشان مي‏دهد پس از پيامبر بايد در پي اهل بيت حرکت کرد تا در پيچ و خم افکار و عقايد و راه‏ هاي گوناگون، اسير گمراهي نشد.

 

توصيه ما آن است، با مراجعه به کتاب‏هاي مستند و مفيد، در اين زمينه به تحقيق بپردازيد تا حقيقت آشکار شود. در اين مسير مي‏ توانيد از کتاب‏ هاي زير استفاده کنيد.

1. احقاق الحق، علامه شهيد تستري‏

2. عبقات الأنوار، ميرحامد حسين‏

3. الغدير، علامه اميني‏

4. راه ما، راه و روش پيامبر ما، علامه اميني، ترجمه: موسوي همداني‏

5. شيعه در اسلام، علامه طباطبايي‏

6. حق‏جو و حق‏شناس (ترجمه المراجعات)، علامه سيد شرف‏الدين، ترجمه محمد رضا امامي‏

7. شب‏ هاي پيشاور، سلطان الواعظين شيرازي‏

8. همراه با راستگويان، تيجاني سماوي، ترجمه: سيد محمد جواد مهري‏

9. عبداللّه بن سبا، ج 3 - 1، علامه عسکري‏

10. نقش ائمه در احياي دين، ج 15 - 1، علامه عسکري‏

11. يکصد و پنجاه صحابي ساختگي، علامه عسکري‏

12. نقش عايشه در تاريخ اسلام، علامه عسکري‏

13. امامت و رهبري، شهيد مطهري‏

14. انديشه‏هاي اسلامي در ديدگاه دو مکتب (ترجمه معالم المدرستين)، ج 2 - 1، علامه عسکري، ترجمه: دکتر جليل تجليل‏

15. بررسي مسائل کلي امامت، ابراهيم اميني‏

16. شيعه پاسخ مي‏گويد، سيد رضا حسيني نسب‏

17. فريب، صالح الورداني‏

18. خاطرات مدرسه، سيد محمد جواد مهري‏

19. سيري در صحيحين، محمد صادق نجمي‏

20. آنگاه هدايت شدم، تيجاني سماوي، ترجمه: سيد محمد جواد مهري‏

21. اهل سنت واقعي کيست؟، تيجاني سماوي، ترجمه: سيد محمد جواد مهري‏

22. از آگاهان بپرسيد، تيجاني سماوي، ترجمه: سيد محمد جواد مهري‏

23. اهل بيت، کليد مشکل‏ها، تيجاني سماوي، ترجمه: سيد محمد جواد مهري‏

 

پی نوشت :

[1] المفردات الراغب، ص 570.

[2] النهاية، لابن اثير، ج 5، ص‏227.

[3] الصحاح في لغة العرب، ج 6، ص 2528.

[4] معجم مقاييس اللغة، ج 6، ص 141.

[5] مائده(5): 70.

[6] شوري(42): 23.

[7] شواهد التنزيل حسکاني، ج 1، ص 201 و 204؛ ينابيع المودة، قندوزي، ج 1، ص 347.

[8] البدايه و النهايه، ابن کثير، ج 7، ص 350؛ ذخائر العقبي في مناقب ذوالقربي، محب الدين طبري، ج 1، ص 67؛ المناقب، خوارزمي، ص 135.

[9] معارج (70)، آيات 1 - 3.

[10] براي آگاهي بيش‏تر ر.ک: الغدير - ج 1، ص 239 - 246.

[11] براي آگاهي بيش‏تر ر.ک: الغدير - ج 1، ص 159 - 213.

[12] الغدير، ج 1 ، ص 11.

 

امتیاز دهی

امتیاز این صفحه 0 از 0 نظر

• یکی از ستاره های زیر را انتخاب کنید.

 

ارسال نظر

نام*
ايميل
نظر*
کد امنيتي* 

 

 

   

پنل اعضاء

نام کاربری:

رمز عبور:

مرا به یاد سپار
رمز عبور را فراموش کرده ام
مزایای عضویت

عضویت در خبرنامه

ویژه نامه

تقویم شیعه

11 شوال

واقعه ای در این روز به ثبت نرسیده است.

 

اوقات شرعی

 

آمارها

. تعداد كل بازديدها: 73638318

. تعداد كل بازديدكنندگان: 67025961

. بازديدهاي امروز: 2915

. بازديدهاي دیروز: 5043

. كاربران آنلاين:

. محصولات فروشگاه: 221

. بحث های تالار گفتمان: 85

. کارهای کاربران: 185

. مقالات: 2021

. تصاویر: 112

. صوت: 401

 

صفحه اصلی | درباره ما | تماس با ما |   RSS | صفحه خانگي | معرفی به دوستان

تمامی کالاها و خدمات فروشگاه، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و تمامی حقوق برای مؤسسه ارمغان نگاه ژرف محفوظ می باشد. فعالیت‌های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

استفاده از مطالب سایت بلا مانع می باشد، در صورت تمایل سایت ابوتراب را به عنوان منبع ذکر نمایید تا افراد بیشتری با سایت امیرالمومنین علیه السّلام آشنا گردند.

 

طراحي و اجراي پايگاه اينترنتي: