به سایت تخصصی امیرالمومنین امام علی علیه السلام - ابوتراب - خوش آمدید. امیدواریم بتوانیم تحت توجهات آن حضرت در خدمت دوستان ایشان باشیم ... به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند ... به آسمان رود و کار آفتاب کند
. . .
   

 

 

 

شرح لقب

 

 

New Page 1

• امام علی علیه السلام در کنار رسول خدا

موضوع: امیرالمومنین علیه السلام

نويسنده: رسول جعفریان

منبع: منبع مقالات 1

کلمات کليدي:

1390/3/15

چکیده:

امیرالمومنین علیه السلام از ابتدای کودکی همراه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و در نزد ایشان تربیت یافت. در تاریخ اسلام هیچ کس به اندازه ی علی علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک نبود و فضائلی که در مقام و منزلت ایشان ذکر شده برای احدی از مسلمین نیامده است.

در این مقاله به بررسی رابطه ی میان امیرالمومنین علیه السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشاره شده است.

 

متن مقاله :

 

امام علي علیه السلام اين افتخار را دارد که از کودکي در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله رشد يافت . [1]  در اين باره نقل هاي جالبي وجود دارد که ابن ابي الحديد آن ها را يکجا فراهم آورده است. از جمله از زيد بن علي بن الحسين علیه السلام نقل شده است که در آن دوران، رسول خدا صلی الله علیه و آله گوشت و خرما را در دهانشان نرم کرده تا خوردن آن راحت تر شده، آنگاه آن را در دهان امام مي گذاشت. [2]  به دليل همين قرابت بود که امام، نخستين کسي بود که به رسول خدا صلی الله علیه و آله ايمان آورد. او خود فرمود: «لم يسبقني الا رسول الله بالصلاة.» [3]  در اين باره به قدري شهادات و شواهد وجود دارد که جاي هيچ گونه ترديدي را به افراد منصف باقي نمي گذارد. درباره اسلام آوردن امام گزارش شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از او دعوت کردند تا اسلام را بپذيرد. اين امر بلوغ فکري امام را نشان مي دهد. [4] 

مسعودي مي گويد: برخي سن امام را در وقت اسلام آوردن کم گفته اند تا بگويند او در زماني که اسلام آورده طفلي بيش نبوده است . [5]  حقيقت آن است که پيامبر صلی الله علیه و آله قدر شناس اصحاب فداکار بود، زماني که از جان گذشتگي امام علي علیه السلام را در همه  صحنه ها مي ديد چگونه مي توانست او را همانند ديگران بداند. اين امر سبب شد تا در هر فرصت مناسب، با فرمايشاتي که درباره خصايص و ويژگيهاي آن حضرت مي فرمود، قدر و اعتبار او را به مردم بنماياند. اينها اموري است که ما به عنوان فضايل امام در مصادر معتبر حديثي و تاريخي داريم. بعدها زماني که کتابهاي حديث در قرن دوم تدوين شد، کساني که جامع و راوي اين کتب روايي بودند، عمدتاً متاثر ازگرايشات عثماني مذهباني بودند که براي امام فضيلتي را تحمل نمي کردند. به علاوه آنچه را طرفداران اموي و عثماني در دوران بني اميه درباره خلفا و مدافعان صحابي آنها ساخته بودند، نقل مي کردند. بخشي از اين جعليات، درست اموري بود که در اصل، از فضايل امام بود و به خلفا نسبت داده شده بود اين تحريفات راه به جايي نبرد،زيرا تا اندازه اي فضايل نقل شده امام جدي، و راويان آن مورد اعتماد بودند که به هر روي در کتابها باقي ماند. در اين زمينه راويان کوفي نقش مهمي در حفظ اين فضايل داشتند.

احمد بن حنبل مي گفت: آن اندازه که براي علي علیه السلام فضايل صحيحه وارد شده براي هيچ يک از صحابه وارد نشده است . [6]  همو مي گفت: «ان ابن ابي طالب لايقاس به احد» . [7]  از ميان اين فضايل، رواياتي را مي توان مطرح کرد که کوچکترين ترديدي در درستي آنها وجود ندارد. برخي از اين نقلها به قدري اهميت دارد که به تنهايي قادر است شخصيتي عظيم از امام را در ديدگان رسول خدا صلی الله علیه و آله براي ما ترسيم کند.

ابو سعيد خدري مي گفت: «کان لعلي من النبي صلی الله علیه و آله دخلة ليست لاحد، و کان للنبي صلی الله علیه و آله من علي دخلة ليست لاحد غيره فکانت دخلة النبي صلی الله علیه و آله من علي ان النبي صلی الله علیه و آله کان يدخل عليهم کل يوم» [8]  علي نزد پيامبر صلی الله علیه و آله رفت و شدي داشت که کسي جز او نداشت. همين طوري، پيامبر صلی الله علیه و آله نزد علي رفت و شدي داشت که براي کسي جز او نبود. رفت و شد پيامبر صلی الله علیه و آله چنان بود که هر روز بر آنها وارد مي شد. زيد بن ثابت نيز به امام گفت: و «انت من رسول الله صلی الله علیه و آله بالمکان الذي لايعدله احد» [9] ، زيد زماني اين سخن را مي گفت که سرسختانه از عثمان طرفداري مي کرد. همين سبب شده بود که امام چنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را بشناسد که ديگر اصحاب آن چنان معرفت را به آن حضرت نداشتند. [10] 

يکي از شواهد اعتناي رسول خدا صلی الله علیه و آله به امام آن بود که دخترش فاطمه را که از زنان برگزيده عالم بود، به عقد آن حضرت درآورد. پيش از آن ابوبکر و عمر به خواستگاري رفته بودند و حضرت قبول نکرده بود. زماني که امام به خواستگاري رفت، آن حضرت پذيرفت و فرمود: لست بدجال، [11]  فاطمه از آن توست. زماني که امام با فاطمه ازدواج کرد، حضرت از او خواست تا خانه اي پيدا کند. حضرت خانه اي دور يافت. پس از ازدواج، رسول خدا صلی الله علیه و آله ازآنها خواست تا نزد او باشند. اين کار با گذشت حارثة بن نعمان و واگذاري خانه اش انجام شد. [12]  شايد به همين دليل بود که عبدالله بن عمر مي گفت: اگر مي خواهيد موقعيت علي را نزد پيامبر صلی الله علیه و آله بدانيد، موقعيت خانه او را نسبت به آن حضرت نگاه کنيد. [13] 

در جريان اخوت، رسول خدا صلی الله علیه و آله، علي علیه السلام را به عنوان «برادر» خود برگزيد. [14]  زماني که رسول خدا صلی الله علیه و آله خطبه مي خواند، امام علي صلی الله علیه و آله در فاصله اي دورتر سخنان آن حضرت را بازگو مي کرد. [15]  و آنگاه که پيامبر صلی الله علیه و آله خشمگين مي شد، کسي جز امام جرات سخن گفتن با وي را نداشت . [16]  مردم علي علیه السلام را واسطه خود در حل مسألشان قرار مي دادند. [17]  سنيان از عايشه نقل کرده اند که گفت: از زنان فاطمه (س) و از مردان علي علیه السلام محبوبترين اشخاص نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند . [18]  رسول خدا صلی الله علیه و آله در يکي از قطعي ترين فضايل امام، يعني حديث منزلت، نسبت علي را با خود همچون نسبت هارون با موسي دانست [19] . هر بار که مشکلي پيش ميآمد و نياز به آن داشت تا کسي براي اصلاح کارها اعزام شود، پيامبر صلی الله علیه و آله امام علي علیه السلام را مي فرستاد.[20]  از امام پرسيدند که چگونه است که شما بيش از ديگر صحابه حديث نقل مي کنيد؟ آن حضرت فرمود: «لاني کنت اذا سالته انباني و اذا سکت ابتداني»  [21]  امام پاسخ داد: براي اين که زماني که من از آن حضرت سوئال مي کردم، به من علم ميآموخت و زماني که من ساکت مي شدم آن حضرت خود آغاز سخن مي کرد. آن حضرت مي فرمود: من به نکته مجهولي برنخوردم جز آن که درباره آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوئال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم . [22]  و مي فرمود: هر چه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم آن را حفظ کردم و هيچگاه چيزي را فراموش نکردم [23]  امام در نامه اي نوشت: «و انا من رسول الله کالصنو من الصنو و الذراع والعضد» [24] ، من و رسول خدا صلی الله علیه و آله چون دو شاخيم از يک درخت رسته و چون آرنج به بازو بسته. امام مي فرمود: من همچون نوازد شتري که دنبال مادرش مي رود دنباله رو پيامبر بودم. [25]  و مي فرمود: «اني لم ارد علي الله و لا علي رسوله ساعة قط،» من حتي لحظه اي مد مقابل خدا و رسول اظهار مخالفت نکردم. [26]  در مساله اعلام برأت، خداوند به رسول خدا فرمود:

اين پيام را يا بايد خودت به مردم ابلاغ کني يا کسي که از تو باشد. به همين دليل بود که آن حضرت، ابوبکر را از نيمه راه باز گردانده و پيام را به امام علي علیه السلام داد تا در روز حج اکبر بخواند . [27] .

امام در خطبه قاصعه درباره نزديکي خود به پيامبر صلی الله علیه و آله جملات زيبايي دارد. آن حضرت مي فرمايد:

شما مي دانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت است و خويشاونديم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سينه خويشم جا داد و مرا در بسر خود مي خوابانيد چنان که تنم را به تن خويش مي سود و بوي خوش خود را به من مي بويانيد. و گاه بود که چيزي را مي جويد و سپس آن را به من مي خوارانيد. از من دروغي در گفتار نديد و خطايي در کردار نشنيد. هنگامي که از شير گرفته شد، خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا راههاي بزرگواري را پيمود و خويهاي نيکوي جهان را فراهم نمود. و من در پي او بودم چنان که شتر بچه در پي مادر. هر روز بر من از اخلاق خودنشانه اي بر پا مي داشت و مرا به پيروي آن مي گماشت. هر سال در حرا خلوت مي گزيد، من او را مي ديدم و جز من کسي وي را نمي ديد. آن هنگام جز خانه اي که رسول خدا صلی الله علیه و آله و خديجه در آن بود، در هيچ خانه اي مسلماني راه نيافته بود و من سومين آنان بود. روشنايي وحي و پيامبري را مي ديدم و بوي نبوت را مي شنودم. [28]  امام آن چنان به رسول خدا صلی الله علیه و آله نزديک بود که مي فرمود: به خدا سوگند آيه اي فرود نيامد مگر آن که من آگاهم که درباره چه و در کجا نازل شده است. [29]  ابن عباس مي گفت: خداوند سوره اي را فرود نفرستاد جز آن که علي امير و شريف آن بود. خداوند اصحاب محمد صلی الله علیه و آله را معاتبه کرد اما درباره علي جز به نيکي چيزي نفرمود. [30] .

احمد بن حنبل درباره شگفتي کساني که از اين که علي قسيم بهشت و جهنم باشد، مي گفت: مگر روايت نشده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به علي فرمود: لا يحبک الا موئمن و لا يبغضک الا منافق؟ گفتند: آري. گفت: از آنجا که موئمن جايش در بهشت است و منافق جايگاهش در آتش، بنابر اين علي علیه السلام تقسيم کننده بهشت و جهنم است . [31]  عمر بن عبدالعزيز مي گفت: اگر اين مردم نفهم، از آنچه ما درباره علي مي دانستيم، آگاه بودند، دو نفرشان از ما متابعت نمي کردند. [32]  سلمان مي گفت: اگر علي از ميان شما برود، کسي نيست تا از اسرار پيامبرتان براي شما بگويد. [33]  ابن ابي الحديد به درستي مي گويد: هيچ کس به اندازه ابوطالب و فرزندانش علي و جعفر، پيامبر صلی الله علیه و آله را ياري نکردند. [34]  زماني که کسي بخاطر مساله اي از امام، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله شکايت کرد، آن حضرت سه بار فرمود: «علي را راحت بگذاريد، «فان عليا مني و انا منه و هو ولي کل موئمن» [35] .

امام در شب هجرت جان پيامبر صلی الله علیه و آله را نجات داد [36]  در بدر نزديک به سي تن از مشرکان را به قتل رساند. در احد، در حالي که بسياري از صحنه جنگ گريختند، در کنار پيامبر صلی الله علیه و آله ماند و جان آن حضرت را نجات داد. يک ضربهئ شمشير علي در خندق، که بر عمروبن عبدود فرود آمد، از طرف پيامبر صلی الله علیه و آله، برتر از عبادت جن و انس دانسته شد.

اين ضربت باعث شد تا دشمن به هزيمت کشانده شود . [37]  آن حضرت در بيشتر جنگها پرچمدار سپاه اسلام بود. [38]  بي شبهه در ميان اصحاب پيامبر صلی الله علیه و آله، کسي دانش امام را نداشته است. اين مطلبي است که در کلام خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب آمده و تاريخ نيز بر آن گواهي داده است. اين سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: انا مدينة العلم و عليد بابها، بهترين گواه بر اين مطلب است. سخن خود امام علیه السلام در بالاي منبر به اين که: سلوني قبل از تفقدوني [39]  نشانگر دانش برتر امام بود. اين ادعايي بود که به قول سعيد بن مسيب هيچ کس از صحابه جز امام آن را مطرح نکرد. [40]  رسول خدا صلی الله علیه و آله، اما را موظف فرمود تا به مردم وضو و سنت را تعليم دهد. [41]  عايشه که دشمنيش نسبت به فاطمه و علي عليهما السلام به همان زمان پيامبر صلی الله علیه و آله باز مي گشت، مي گفت: علي اعلم الناس بالسنه، [42]  عطا از تابعين معروف مي گفت: علي علیه السلام فقيه ترين فرد از ميان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله است. [43]  عمر بن عبدالعزيز نيز، امام را زاهدترين اصحاب پيامبر صلی الله علیه و آله خواند. [44]  در اين باب و خصايص و فضايل امام صدها صفحه مي توان مطالبي را نوشت.

 

امام علي در کنار رسول خدا

از آغاز ، تربيت امام زير نظر مستقيم رسول خدا صلی الله علیه و آله شروع شده و تا رحلت آن حضرت ادامه مي يابد.

در تاريخ ، کمتر زماني را مي توان يافت که علي علیه السلام در کنار پيامبر صلی الله علیه و آله نباشد يا صحنه اي با حضور آن حضرت تحقق پذيرد که علي علیه السلام درلا آن حضور نداشته باشد. اگر از رابطه ي اخوتي که بعدها بين پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و علي علیه السلام توسط خود رسول خدا صلی الله علیه و آله به وجود آمده، بخواهيم تحليل واقع بينانه اي ارايه دهيم. بايد آنها را نشاني از همدمي و همراهي مداوم اين دو در تمام ادوار زندگي بدانيم.

امام اين همراهي را در جملات متعدد و در قالب تمثيلات زيبايي بازگو مي نمايد که به ترتيب در خطبه ها 190، 195 و 208 آمده است :

و لقد کنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه

من همچون نوزاد شتري که به دنبال مادرش مي رود ، پيرو و دنباله رو پيامبر بودم .

 

نتیجه ي چنين پيوند عميق و محکم در ميان آن دو، همان بود که مي فرمايد :

 اني لم اردّ علي اللّه و لا رسوله ساعة قطَ

حتي لحظه اي در مقابل خدا و رسولش اظهار مخالفت نکردم.

 

اين نزديکي و قرابت ، فرصتي بود تا امام از درياي بيکران علوم و دانش هاي رسول خدا بهره ي وافي برگيرد، چنانکه مي فرمايد :

و کان لا يمرني من ذلک شيء الا سألته عنه و حفظته .

به تکته ي مبهم و نامعلومي برنخوردم جز آن که درباره ي آن، از رسول خدا سؤال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم .

 

طبيعي است که اگر پيامبر صلی الله علیه و آله شهر علم باشد، علي علیه السلام بايد باب آن به حساب آيد؛ چرا که او تنها کسي بود که به طور مداوم و پيوسته، با چنان دريايي از علم، رابطه ي مستقيم داشت.

پيامبر صلی الله علیه و آله علي را به برادري خويش برگزيد تا اين رابطه استوارتر شود و درمقابل بيان اين همتايي و برادري فرمود :  علي مني و جبرئيل گفت :  انامنکما مردم که چنين ارتباطي را مي ديدند ، علي را واسطه ي خود با پيامبر صلی الله علیه و آله قرار داده و پرسش هاي خود را از طريق او از پيامبر صلی الله علیه و آله مي پرسيدند.

 

بنا به نقل  الانساب الاشراف ، ابو سعيد خدري در توصيف اين رابطه مي گفت :

کانت لعلي دخلة لم تکن لأحد من الناس 

علي علیه السلام وقت ملاقات خاصي با رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت که براي هيچکس ديگر چنين منزلتي وجود نداشت .

 

وقتي از امام سؤال مي کردند که چرا بيش از ديگر صحابه، از پيامبر صلی الله علیه و آله حديث نقل مي کند ، پاسخ مي داد :

لأنَي کنت اذا سألته أنباني و اذا سکت ابتدأني

براي اينکه وقتي من از او سوال مي کردم، او پاسخ مرا مي داد و وقتي من ساکت مي گشتم او خود آغاز به سخن مي کرد.

 

از جمله شواهد ديگري که به وجود چنين رابطه اي با پيامبر صلی الله علیه و آله و اثرات بارز آن در علم امام گواهي مي دهد، آگاهي امام به شأن نزول آيات قرآني و تفسير دقيق آنهاست.

و اللّه ما نزلت آية اّلا و قد علمت فيما نزلت و اين نزلت

قسم به خدا، آيه اي فرود نيامد مگر آن که من آگاهم که درباره ي چه و در کجا فرو آمده است.

 

سراسر دوراني که پيامبر صلی الله علیه و آله به تبليغ و اعلام رسالت اشتغال داشت، امام مي کوشيد تا ياوري فداکار براي آن حضرت باشد. وقتي فرمان انذار علني به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد و او خواست خويشانش را به اسلام فرا خواند، علي علیه السلام به عنوان بازوي رسول خدا صلی الله علیه و آله مقدمات مجلس را تهيه ديد و خود در ميان آن جمع، اظهار وفاداري اش را باز تاکيد نمود.

هنگامي که افرادي چون ابوذر ، در مکه سرگشته به دنبال خانه ي پيامبر صلی الله علیه و آله مي گشتند، علي علیه السلام به عنوان جواني شجاع با رعايت تمام شيوه هاي دقيق حفاظت، آنان را مخفيانه به محل زندگي رسول خدا مي برد.

وقتي پيامبر صلی الله علیه و آله گرفتار محاصره ي اقتصادي و قطع روابط خانوادگي با قريش شد و در شعب ابي طالب محصور بود، علي علیه السلام با هزاران زحمت و با طي راه هاي صعب و دشوار ، به تهيه مواد غذايي براي پيامبر صلی الله علیه و آله و ديگر همراهان مي پرداخت.

زماني که پيامبر صلی الله علیه و آله به سوي طائف و ديگر نقاط حومه ي مکه مي رفت وظيفه ي خويش را در ابلاغ پيام الهي به انجام رساند، اين علي علیه السلام بود که همراه او مي رفت تا پيامبر صلی الله علیه و آله تنها نماند و او را در مشکلات و گرفتاري هاي احتمالي ياري رساند.

مشرکين که تحت فشار تبليغ اسلام قرار گرفته و ادامه ي کار رسول خدا صلی الله علیه و آله را موجب اضمحلال قدرت خويش ديدند، دست به توطئه قتل پيغمبر زدند. يار فداکار رسول الله صلی الله علیه و آله با پيامبر صلی الله علیه و آله طرحي را براي مقابله با اين توطئه ريختند، طرحي که نياز به فداکاري داشت.

علي علیه السلام آنقدر عاشق پيامبر صلی الله علیه و آله بود که از جان و دل پذيرفت تا خود را در معرض خطر قرار دهد و پيامبر صلی الله علیه و آله را از خطر برهاند.

 

هنگامي که پيامبر صلی الله علیه و آله به مدينه هجرت فرمود، از آنجا که علي علیه السلام نزديکترين فرد به رسول الله بود، علاوه بر وظيفه اي که در جهت بازگرداندن امانات مردم (که نزد پيامبر بود) داشت، به همراه خانواده پيامبر صلی الله علیه و آله که در ميان تهديد مشرکين گرفتار بودند، پس از چند روز به طرف مدينة النبي به راه افتاد و پيامبر صلی الله علیه و آله در نزديکي يثرب آنقدر تامل کرد تا برادرش علي علیه السلام از راه برسد و به همراه او به مدينه وارد گردد.

اين روابط با ازدواج علي علیه السلام با دختر گرامي رسول خدا صلی الله علیه و آله ، فاطمه زهرا (س) استحکام بيشتري يافت. ثمره ي اين ازدواج فرزنداني بودند که پيامبر صلی الله علیه و آله با تمام وجودش آنها را دوست داشت و اولاد خويش مي خواند اين تنها به خاطر فاطمه نبود که به خاطر علي علیه السلام نيز بود.

 

پی نوشت :

[1] انساب الاشراف، ج 2، ص 90.

[2] شرح نهج البلاغه، ج 13، ص 201 ـ 198.

[3] نهج البلاغه، خطبه 131.

[4] المعيار و الموازنه، ص 69، 68 انساب الاشراف، ج 1، ص 112.

[5] التنبيه و الاشراف، ص 198.

[6] مناقب احمد بن حنبل، ابن جوزي، ص 160 طبقات الحنابله ج 1، ص 319.

[7] مناقب احمد بن حنبل، ص 163.

[8] المصنف، عبدالرزاق،ج 10، ص 140 انساب الاشراف، ج 2، ص 98و در پاورقي از: تاريخ دمشق، ج 38، ص 33 امالي ابن الشيخ، ص 33، حديث سوم مجلس 27.

[9] الفتوح، ج 2، ص 165.

[10] نک: سبل الهدي و الرشاد، ج 6، ص 642.

[11] طبقات، الکبري، ج 8، ص 22. اين سخن را به دو صورت مي توان خواند:ِ «لستُ» و «لستَ» ابن سعد به صورت اول خوانده و تفسير کرده است که من دجال نيستم. يعني قبلا وعده فاطمه را علي داده بود. کاوشي در روايات خواستگاري نشان مي دهد که هيچ صحبت وعده نبوده است. بنابراين معناي سخن پيامبر چيست ؟

[12] طبقات الکبري، ج 8، ص 22.

[13] انساب الاشراف، ج 2، ص 181 ـ 180.

[14] صحيح ترمذي، ج 13، ص 170 المصنف، ابن ابي شيبه، ج 12، ص 62، 82 المستدرک، ج 3، ص 14 ربيع الابرار، ج 1، ص 807 انساب الاشراف، ج 1، ص 270، ج 2، ص 145.

[15] ربيع الابرار، ج 3، ص 732.

[16] انساب الاشراف، ج 2، ص 107 المستدرک، ج 3، ص 130.

[17] التراتيب الاداريه، ج 1، ص 56ـ58.

[18] الاستيعاب، ج 1، ص 378 تاريخ جرجان، ص 218.

[19] همانطور که در متن اشاره شد، هيچ کس در اين حديث ترديد ندارد.

[20] طبقات الکبري، ج 7، ص 435 التراتيب الاداريه، ج 1، ص 444، 443 بحارالانوار، ج 38، ص 75ـ73.

[21] انساب الاشراف، ج 2، ص 98.

[22] نهج البلاغه، خطبه 208.

[23] انساب الاشراف، ج 2، ص 121.

[24] نهج البلاغه، نامه 45.

[25] تصنيف نهج البلاغه، ص 355.

[26] نهج البلاغه، خطبه 195.

[27] انساب الاشراف، ج 1، ص 382 و ج 2، صص 123، 155.

[28] نهج البلاغه، خطبه 192.

[29]  انساب الاشراف، ج 2، ص 99.

[30] معرفة الصحابه، ج 1، ص 298 المعجم الکبير، ج 11، ص 264 حلية الاوليا ج 1، ص 64.

[31] طبقات الحنابله، ج 1، ص 320.

[32] ربيع الابرار، ج 1، ص 499.

[33] انساب الاشراف، ج 2، ص 183.

[34] شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 174.

[35] الامالي في آثار الصحابه، ص 80، و در پاورقي آن از: مسند احمد، ج 4، ص 437، صحيح ترمذي، ش 3796  مسند طيالسي، ش 829 خصأص علي (ع)، نسأ، ص 65 حلية الاوليا، ج 6، ص 294 المستدرک، ج 3، ص 110 المعجم الکبير، ج 18، ص 128 ونک: الاستيعاب، ج 4، ص 322.

[36] انساب الاشراف، ج 1، ص 260.

[37] تاريخ مختصر الدول، ص 95 شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 5، ص 7.

[38] انساب الاشراف، ج 2، ص 91، 94 حياة الصحابه، ج 2، صص 515 ـ 514.

[39] نهج البلاغه، خطبه 189.

[40] تاريخ يحيي بن معين، ج 3، ص 143.

[41] طبقا الکبري، ج 4، ص 52.

[42] مقتل الامام اميرالموئمنين (ع)، ص 107.

[43] مقتل الامام اميرالموئمنين (ع)، ص 107.

[44] همان، ص 107.

 

امتیاز دهی

امتیاز این صفحه 0 از 0 نظر

• یکی از ستاره های زیر را انتخاب کنید.

 

ارسال نظر

نام*
ايميل
نظر*
کد امنيتي* 

 

 

   

پنل اعضاء

نام کاربری:

رمز عبور:

مرا به یاد سپار
رمز عبور را فراموش کرده ام
مزایای عضویت

عضویت در خبرنامه

ویژه نامه

تقویم شیعه

14 شوال

مرگ عبدالملک بن مروان

در سال 86 هجری قمری مرگ عبدالملک بن مروان سفاک بخیل، در دمشق به هلاکت رسید، این در حالی بود که 21 سال و 6 ماه خلافت را غصب کرده بود. او پیش از سلطنت پیوسته ملازمت مسجد را داشت و تلاوت قرآن می نمود و او را حمامة المسجد می گفتند! وقتی خبر سلطنت به او رسید قرآن را برهم نهاد و گفت : «سلام علیک هذا فراق بینی و بینک» : «خداحافظ، این آغاز جدایی بین من و توست»!!

 

اوقات شرعی

 

آمارها

. تعداد كل بازديدها: 73659670

. تعداد كل بازديدكنندگان: 67045156

. بازديدهاي امروز: 7295

. بازديدهاي دیروز: 5145

. كاربران آنلاين:

. محصولات فروشگاه: 221

. بحث های تالار گفتمان: 85

. کارهای کاربران: 185

. مقالات: 2021

. تصاویر: 112

. صوت: 401

 

صفحه اصلی | درباره ما | تماس با ما |   RSS | صفحه خانگي | معرفی به دوستان

تمامی کالاها و خدمات فروشگاه، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و تمامی حقوق برای مؤسسه ارمغان نگاه ژرف محفوظ می باشد. فعالیت‌های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

استفاده از مطالب سایت بلا مانع می باشد، در صورت تمایل سایت ابوتراب را به عنوان منبع ذکر نمایید تا افراد بیشتری با سایت امیرالمومنین علیه السّلام آشنا گردند.

 

طراحي و اجراي پايگاه اينترنتي: